نگهداری از سالمندان همراه انجام امور سالمند تعریف می‌شود. بنابراین پرستار سالمند می‌تواند به امورشخصی و بهداشت فردی شخص مسن توجه کند.

 به عنوان یک پرستار سالمند در سرای سالمندان، فرد ممکن است در زمانهای مناسب در برابر مصرف دارو یا انجام فیزیوتراپی با مقاومت بیشتری روبرو شود؛ بنابراین مهم است که از مهارتهای متقاعد کننده خود استفاده کند و به آرامی از بیماران خود بخواهد که از وی پیروی کند.

حفظ سلامت روانی و جسمی و احترام سالمند در منزل و خانواده اولین فایده گرفتن پرستار سالمند است.

کنترل وضعیت جسمی و سلامت سالمندان: اکثر سالمندانی که برای مراقبت از آن‌ها درخواست پرستار می‌شود، با نوعی بیماری خاص دست و پنجه نرم می‌کنند؛ واضح است که توجه به وضعیت جسمی و کنترل روند درمان، از وظایف پرستار سالمند بوده و باید به نحو احسن این کار را انجام دهد.

* با انتخاب خانه سالمندان گلبرگ برای عزیزانتان، می توانید مطمئن باشید که سالمندان عزیز شما از بهترین کیفیت خدمات پرستاری (با مناسب ترین هزینه پرستار سالمند در آسایشگاه سالمندان) تحت بهترین نگهداری از سالمند قرار دارند*

منبع باید با بهترین واژه ی پارسی جایگزین شود که هم کوتاه و هم به راستی اندیشه ی نویسنده را برساند. نمونه:

محل زندگی پرستار و فاصله آن تا محل سکونت سالمند نیز می‌تواند بر هزینه نگهداری سالمندان در منزل تاثیر داشته باشد. چنانچه سالمند به دلیل وضعیت خود (برای مثال بیماری تنفسی) ساکن محلی با فاصله بسیار زیاد از محل زندگی پرستار سالمند باشد، احتمال افزایش دستمزد پرستار سالمند در منزل وجود دارد

کیفیت نگهداری از سالمندان در این آسایشگاه سالمندان مثال زدنی است.*

در حقیقت، پرستار سالمند که خود حداقل دارای مدرک کارشناسی پرستاری است، قیمت پرستاری از سالمند در منزل را بر اساس درخواست مشتری و نرخ اتحادیه اعلام می‌کند.

از حضرت الهی که منبع فیض رحمت و مصدر نور هدایت است توفیق استرشاد می باید خواست . (اخلاق ناصری ). دل که معدن حرارت غریزی و منبع حیات آن است .

شکار، منبع، صید، معدن سنگ، لاشه شکار، توده انباشته، شیشه آلماسی چهارگوش

واژه check here منبع کاملا پارسی است چون در عربی می شود مصدر این واژه یعنی منبع صد درصد پارسی است.

ظ […] حیاتی سالمندان باید به صورت روزانه بررسی شود. پرستار سالمند هر روز سلامت عمومی سالمند، ضربان قلب، فشار خون، قند خون […]

منشاء، مبدا، خاستگاه، مایه، عین، سر چشمه، مخزن، فواره، زادگاه، حد، منطقه قدرت یا درک، منبع خبر، اصل و سرچشمه، والدین، پدر یا مادر، معدن سنگ، شکار، صید، لاشه شکار، توده انباشته، موجب، جنبش، هدف، ورزش و اکروبات با سر، جویبار، جوی کوچک، شیارهای ساحلی دریا، سر دیوار، سرچاه نفت